کد خبر 40110
تاریخ انتشار: ۲۷ فروردین ۱۳۹۰ - ۱۳:۲۶

روزنامه جمهوري اسلامي در سرمقاله امروز خود به واکاوي و بررسي ريشه هاي توليد ، توزيع و پذيرش مستند مشکوک درباره ظهور پرداخت.<BR>

به گزارش «مشرق» اين رونامه در سرمقاله امروز خود نوشت:به روش مرسوم در اين سال‌ها، وقتي سي. دي "ظهور بسيار نزديک است" در سطح گسترده توزيع شد و سروصدا به راه انداخت، مخالفت‌ها و انتقادها شروع شد و اظهارنظرها هم بالا گرفت. يکي گفت از مصاديق کذب است، ديگري گفت مستندات آن ضعيف است، سومي گفت با هدف جلب آراء در انتخابات ساخته شده، چهارمي گفت دستگاه قضائي بايد با تهيه کنندگان آن برخورد کند و...

در اين ميان، هيچکس نگفت در جامعه انقلابي ايران که 32 سال است از وجود نظام حکومتي جمهوري اسلامي که از تعاليم مترقي اسلام ناب محمدي برخوردار است و در ميان مردمي که از سرچشمه زلال مکتب اهل بيت عليهم السلام سيراب مي‌شوند، چرا در چنين جامعه‌اي افرادي به خود اجازه مي‌دهند مرتکب چنين اقدام خلافي شوند و چرا بخش عمده‌اي از مردم نيز پذيراي اين قبيل مطالب سطحي و سخيف مي‌شوند؟

عده‌اي معتقدند پشت اين ماجرا دست‌هاي سياسي مرموزي وجود دارند که با سرگرم کردن مردم درصدد تحقق اهداف خود و تأمين منافع باندي و گروهي خود هستند. عده‌اي نيز به همين دليل يا دلايل ديگر، تأکيد مي‌کنند اصولاً بايد به چنين پديده‌هائي بي‌اعتنائي کرد و از باب "الباطل يموت بترک ذکره" بهترين راه براي مقابله با اين قبيل اباطيل به فراموشي سپردن آنهاست.

بطلان اين نظريه را گسترش خرافات و انحرافات در سال‌هاي اخير،‌که نتيجه بي‌عملي اهل علم و اهل فکر و انجام وظيفه نکردن مسئولان در برابر کج انديشي‌ها و کژراهه هاست به اثبات رسانده است. اينجا جاي تمسک به قاعده صحيح "الباطل يموت بترک ذکره" نيست.

در عصر ما خرافات و انحرافات و خواب و خيال و رمالي و شيطان پرستي و عرفان‌هاي کاذب و جادو جنبل، از برنامه ريزي، امکانات، سرمايه‌گذاري و حمايت‌هاي رسانه‌اي برخوردار است و همه کساني که نظام جمهوري اسلامي و افکار انقلابي و آرمان‌هاي ناب امام خميني را مزاحم خود براي استعمار و استثمار و استحمار مردم مي‌دانند و ديکتاتوري و خودکامگي و تاخت و تازهاي استبدادي خود را در برابر قامت بلند و استوار و بالنده نظام بر آمده از افکار و آرمان‌هاي امام خميني در خطر مي‌بينند، دست به دست همديگر داده‌اند تا با ترويج اباطيلي که به ذهن شيطاني شان مي‌رسد به جنگ اين نظام بيايند و با کنار زدن آن، راه را براي يکه تازي‌هاي خود هموار نمايند.

آنها خوب مي‌دانند که با اعلام آشکار جنگ عليه نظام جمهوري اسلامي هرگز به اهداف خود نخواهند رسيد، به همين دليل حتي خود را فدائي اين نظام‌ها جا مي‌زنند ولي در عرصه فرهنگي پايه‌هاي فکري انقلاب و آرمان‌هاي امام خميني را مورد حمله قرار مي‌دهند و طبيعي است که در اين جنگ خاموش به پيشروي‌هائي هم نائل مي‌شوند. در جنگ نرم، کسي به شما آشکارا اعلان جنگ نمي‌کند ولي به جاي توپخانه نظامي، با توپخانه فکري افکار و عقايد صحيح شما را زير آتش مي‌گيرد و شما بدون آنکه صداي شليک حتي يک گلوله را بشنويد، از درون تهي مي‌شويد. در اين کارزار سراسر حيله و در اين جنگ خاموش اگر دير بجنبيد، مغزها را از دست خواهيد داد و هنگامي که مغزها از دست بروند ديگر هزاران پادگان و هواپيما و توپ و تانک و موشک و ساير تجهيزات جنگي را چه سود؟

بر آن نيستيم که بگوئيم دست اندرکاران و مباشران صف اول اين جنگ خاموش قصد خيانت دارند و يا مأموران دشمن هستند.

چه بسا اينان با نيت پاک و اخلاص کامل وارد اين عرصه مي‌شوند و هدفي جز خدمت ندارند، لکن نقش اصلي را ديگران بازي مي‌کنند. چرا تعارف کنيم و اين واقعيت تلخ را نيز اضافه نکنيم که ما نيز در اين جنگ نرم و خاموش به دشمنان با سکوت و بي‌تفاوتي و بي‌عملي و حتي احياناً با رضايت خاطرمان کمک کرده ايم؟

وقتي در سال 1384 کتابي با نام "دهه 80 دهه ظهور" در 3000 نسخه به چاپ رسيد و همين مضامين انطباقي سي. دي "ظهور نزديک است" را منتشر کرد، چرا علماي ما سکوت کردند؟

چرا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ما جلوي توزيع آنرا نگرفت و حتي به آن مجوز چاپ داد؟ در اين کتاب، علاوه بر انطباق سيد حسني و سيد خراساني و يماني و سفياني بر افراد و مسئولين زمان ما، ادعا شده بود که قطعاً در دهه 80 يعني تا پايان سال 1389 امام زمان عليه السلام ظهور خواهند کرد و اين ادعا به يکي از مراجع محترم تقليد - که دو سال قبل رحلت کردند - با تصريح اسم ايشان نسبت داده شده بود و نه ايشان و نه هيچکس ديگر اين ادعاي کذب را تکذيب نکرد!

در پريشاني افکار منتشر کنندگان اين قبيل مطالب همين بس که در اين کتاب، به جاي شاه عبدالله اردني "صدام" مصداق سفياني معرفي شده و "بن لادن" نيز چون يمني الاصل است بر "يماني" منطبق گرديده است! با اين حساب، تکليف "شعيب بن صالح" هم روشن است. حالا که دهه 80 به پايان رسيده و دهه 90 شروع شده، نويسنده اين کتاب چه جوابي به خوانندگان نوشته‌هاي خود خواهد داد؟ تکليف اعتقادات مردم چه مي‌شود؟

اگر به مغازه‌ها و پاساژهائي که کتاب‌ها، نوارها، فيلم‌ها و سي. دي‌هاي مذهبي در آنها به فروش مي‌رسد سري بزنيد خواهيد ديد که در اين بازار، حرف اول را مقوله‌اي به نام "کرامات" مي‌زند.

کرامات زمان ما که در اين کتاب‌ها و فيلم‌ها و نوارها و سي. دي‌ها به مردم عرضه مي‌شوند، مجموعه‌اي از خواب و خيال هستند که جز سست کردن پايه‌هاي اعتقادي مردم هيچ نقش ديگري ندارند.

عده‌اي از مداحان جامعه ما هم با همين خواب و خيال‌ها سر مردم را گرم و بازار خود را شلوغ مي‌کنند و افراط کاري‌هاي آنها حتي داد مداحان واقعي و سابقه‌دار را نيز در آورده است.

بگذريم از اينکه بعضي از همين مداحان نوظهور به خود اجازه مي‌دهند وارد سياست و مديريت شوند و به هر کس هرچه مي‌خواهند بگويند و حتي براي سرنوشت انتخابات نيز تعيين تکليف کنند!

وضعيت منبرها هم متأسفانه چندان بهتر از مداحي‌ها نيست. از منبري‌هاي اهل مطالعه و زحمتکش که از آيات و روايات و مواعظ اخلاقي و بحث‌هاي منطقي استفاده مي‌کنند که بگذريم، بقيه براي بازار گرمي به خواب و خيال و حرف‌هاي سست متوسل مي‌شوند و به نوعي از همان مداحان نوظهور پيروي مي‌کنند.

نقش "کرامات" در منبرها بقدري برجسته شده که گويا امر برخود منبري‌ها و بعضي مخاطبان آنها هم مشتبه گرديده است. يکي از همين منبري‌ها، که شهرت و نفوذي هم دارد، ديدار با وجود مقدس امام زمان عليه السلام را آنقدر قطعي و آسان تلقي کرده که از همان بالاي منبر به راحتي خطاب به بعضي افراد مي‌گويد شما را به خدا وقتي خدمت آقا مشرف مي‌شويد سلام ما را هم به ايشان برسانيد.

با اينکه اين قطعي دانستن ديدار و آن تعيين وقت براي ظهور حضرت صاحب الامر عليه السلام، طبق اعتقادات قطعي و روشن شيعه ممنوع است، چرا منبري‌هاي ما چنين مطالبي را در منبرها مطرح مي‌کنند و گاهي همين مطالب خلاف از تلويزيون و راديو هم پخش مي‌شوند؟

آيا انتظار داريم مردم کوچه و بازار هر روز و هر شب اين "کرامات" را بشنوند و بخوانند و در عين حال وقتي با سي. دي "ظهور بسيار نزديک است" مواجه مي‌شوند آنرا پس بزنند؟ آيا انتظار داريم مسجد جمکران را بيش از آنچه هست بزرگ جلوه دهيم و باز هم مردم در برابر کساني که ادعاي امام زماني مي‌کنند مقاومت نمايند؟ راستي ما آيا آنقدر که به ساختمان سازي در جمکران اهميت داده‌ايم براي مبارزه با پيرايه‌هائي که به وجود مقدس امام زمان عليه السلام بسته مي‌شود همت گماشته ايم؟!

تقدس بخشيدن‌ها، مطلق کردن‌ها، هاله نور ترويج کردن‌ها، قهرمان جلوه دادن‌ها، حاشيه امن سازي‌ها و حريم‌هاي کاذب قائل شدن‌هائي که امروز در جامعه ما بشدت رواج يافته، عامل ديگري است که زمينه را براي پذيرش خرافات و انحرافات فراهم مي‌کند.

از عده‌اي بله قربان گو که موجوديت خود را در همين کارها جستجو مي‌کنند انتظاري غير از اين نيست که تقدس ببخشند و کرامات بسازند و حريم‌هاي کاذب درست کنند، اما سؤال اينست که چرا به اينان اجازه چنين کارهائي داده مي‌شود؟

در نظام جمهوري اسلامي که قرار است جامعه براساس قانون و منطق و حق اداره شود، چه نيازي به کرامات و حريم سازي‌ها و خواب و خيال داريم؟ خدا در قرآن کريم، دو بار با صراحت به پيامبر اکرم فرمان مي‌دهد به مردم اعلام کند او هم مثل همه يک انسان است "قل انما انا بشر مثلکم..." (کهف 110 و فصلت 6) و در موارد متعدد ديگر نيز در قالب‌هاي ديگر بر اين نکته تأکيد مي‌کند که پيامبر اکرم و پيامبران نيز مانند شما انسان هستند. اين تکرارها براي اينست که ما هم به خودمان بگوئيم با بقيه مردم تفاوتي نداريم و مبادا روزي به اين فکر بيافتيم که تافته‌اي جدابافته هستيم و اگر کسي خواست خلاف اين بگويد و بنويسد و عمل کند با او برخورد کنيم. وقتي چنين نکنيم، آشفته بازاري درست مي‌شود که پيدايش سي. دي "ظهور بسيار نزديک است" نتيجه بسيار طبيعي آنست.

جنگ نرم اينست، جنگي که ريشه اعتقادات را مي‌زند، مقوله مهم و بزرگ و سرنوشت سازي مانند اعتقاد به وجود مبارک امام زمان عليه السلام را تا اين اندازه کوچک و سست جلوه مي‌دهد و راه را براي دشمنان دين باز مي‌کند تا به اصول و بنيان‌هاي اعتقادي ما بتازند.

در چنين شرايطي وقتي سي. دي "ظهور بسيار نزديک است" به عنوان يک پديده مشکل ساز در جامعه ما مطرح مي‌شود، ما حق نداريم کارگردان آن را سرزنش کنيم، ما بايد خودمان را سرزنش کنيم که اجازه داده‌ايم ريشه‌هاي پيدايش چنين انحرافاتي در سرزمين وجود اين مردم پا بگيرد. مبارزه با اين سي. دي، مبارزه با معلول است، با علت‌ها بايد مبارزه کرد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس